تاثیر کرونا بر بهداشت روان
اولین چیزی که همه ی روانشناسان مد نظر قرار می دهند هرم مازلو است. این هرم به پنج دسته تقسیم می شود. بحث بیماری کرونا سه قسمت از پنج قسمت اصلی این هرم را در بر می گیرد: از هرم شماره ی 3 که شامل احساس امنیت است و بعد روابط بین فردی و عزت نفس و غیره. بیماری کرونا و مسائل حاصل از آن قطعا روی عزت نفس و اعتماد به نفس تاثیر می گذارد زیرا ما از طریق مراوداتی که با هم داریم می توانیم روابط با یکدیگر را محکم کنیم. ما از طریق مراوداتی که با هم داریم می توانیم روابط بهتری با هم پیدا کنیم و متوجه ایرادهای خود شویم و برای حل کردن آنها اقداماتی انجام دهیم. پس هرم مازلو قطعا تحت تاثیر این بیماری قرار می گیرد. تاثیر کرونا بر بهداشت روان موضوعی است که می خواهیم در این نوشتار به بحث درباره ی آن بپردازیم.
در بحث کرونا اتفاقی که در جامعه در حال رخ دادن این است که مردم در حال پیش رفتن به سمت شرایطی هستند که به آن شرایط عادی سازی شده گفته می شوند. شرایط عادی سازی شده می تواند یکی از خطرناک ترین شرایط به لحاظ اجتماعی در بین انسان ها باشد. همه ی ما یک آگاهی و اطلاع نسبی از ویروس کرونا داریم. اما چه چیز عادی سازی شدن را خطرناک می کند؟ یکی از عوامل آن طول مدت زمان است. مثلا در مورد بیماری کرونا بیش از یک سال است که همه ی مردم در جهان درگیر آن هستند. پس با وجودی که ما می دانیم که خطر مرگ ما را تهدید می کند اما باز هم به سمت عادی سازی کردن این اتفاق می رویم. کسانی که این شرایط برایشان عادی نمی شود شامل افرادی که دچار وسواس فکری هستند، افرادی که دچار وسواس عملی هستند، افرادی که دچار اضطراب و نگرانی هستند، افرادی که دچار اضطراب سلامتی health anxiety))هستند، و افراد کمال گرا می شوند.

عادی سازی در دوران کرونا
در مقابل کسانی که به سمت عادی سازی می روند شامل: افرادی که اهمال کار هستند، افرادی که برنامه ریزی های درست و یا قدرت تصمیم گیری قوی ندارند، و افرادی که دچار وابستگی می شوند می باشند؛ همچنین افراد برونگرا نیز احتمال دارند به سمت عادی سازی حرکت کنند. در نتیجه این افراد بحث کرونا را کمتر جدی می گیرند. افراد درون گرا این قضیه را بیشتر جدی می گیرند زیرا این دسته بیشتر به این مسئله فکر می کنند و حتی ممکن است به قضیه ی مرگ نیز فکر کنند. در نتیجه افراد درون گرا محتاط تر هستند. البته یک درون گرای افسرده با یک درون گرای دچار خود شیفتگی متفاوت هستند؛ و تاثیر کرونا بر بهداشت روان این افراد می تواند تاثیر متفاوتی باشد.
یکی دیگر از مواردی که می تواند مردم را به سمت عادی شدن شرایط پیش ببرد، این است که مردم از هم تاثیر می پذیرند. تاثیرات اجتماعی می تواند در تغییر یک روند موثر باشد. به عنوان مثال رفتار هر شخصی که در جامعه ی کوچک خود همچون خانواده بر روی دیگران تاثیر گذار است، بسیار مهم است. اینکه آیا ماسک می زند یا دیگر مسائل را رعایت می کند می تواند بر رفتار دیگران موثر باشد.
یکی دیگر از دلایل عادی شدن در این زمینه و کاهش سلامت روان در جامعه، این است که کرونا بر روی روابط بین فردی ما ( بر روی سه خط هرم مازلو که در نوک هرم قرار دارد) تاثیر می گذارد. از آنجایی که بعد تفریح را تحت تاثیر قرار داده است شاید بسیاری از مردم تمایل داشته باشند تا به سمت عادی سازی بروند. در بحث نظریه ی انتخاب مطرح می شود که ما پنج نیاز اصلی داریم. یکی از این نیازها نیاز به امنیت است. یکی دیگر از این نیاز ها نیاز به قدرت است. همچنین است نیاز به آزادی، نیاز به تفریح، نیاز به استقلال. بحث کرونا قطعا این موارد را تحت تاثیر خود قرار می دهد. مثلا استقلال ما را تحت تاثیر قرار می دهد.
یکی دیگر از مواردی که عادی سازی را شکل می دهد نوع تربیت است. نوع تربیتی که از قدیم در آموزش و پرورش بوده است تربیت دستوری است که ما از این تربیت دستوری دچار آسیب شده ایم. امروزه سیستم نمرده بندی در آموزش و پروش تفاوت پیدا کرده و دیگر به صورت نمره نیست. اما این حالت نیز نیازمند این است که بر روی آن به طور جدی کار شود. ما انسان ها به ذات تمایل به گرفتن دستور نداریم. درست است که کرونا امری پزشکی است که به سلامتی مربوط می شود اما ما ذاتا تمایل به گرفتن دستور از کسی نداریم. حتی اگر پای جان در میان باشد. پس توجه به تاثیر کرونا بر بهداشت روان امری ضروری است.
در بحث بهداشت روان و زندگی کردن در شرایط کرونایی باید گفت که از این به بعد باید کمی سبک زندگی خود را عوض کنیم. مثل اینکه می گوییم نباید به خانه ی هم برویم تا مبتلا به کرونا نشویم. یعنی سبک زندگی فعلی را رها کرد و در خانه ماند. این تا حدودی جواب می دهد تا چند ماه یا یک سال جواب می دهد. اما بعد از آن چون سبک زندگی قبلی سبکی است که سالها با آن پیش رفته ایم و مسافرت ها ی دسته جمعی و دور همی ها همچنان جذاب هستند در اینجا بحث پیشگیری با شکست مواجه می شود. خود حضور در دور همی ها و بحث های جمعی ممکن است با بحث های غلط و اطلاعات اشتباه از میزان شناخت ما به کرونا کم کند. عادی سازی خود را در اینجاها نشان می دهد. زیرا در جمع های ما یک سری خطرات شناختی ایجاد می شود و آدم ها نسبت به بحث کرونا سعی می کنند تا اهمیت آن را از بین ببرند. زیرا عموما اعتماد ما به اطرافیان و نبهزدیکان بیشتر از یک وزیر و وزارت بهداشت است.
یکی از موضوعات مهم در بهداشت روان در دوران کرونا این است که ما باید آرام آرام سبک زندگی خود را عوض کنیم. به دید و بازدید نرفتن و جایگزینی تماس تلفنی تا مدت کوتاهی جواب می دهد. پس باید تغییرات اصولی وارد زندگی مردم شود که امری زمان بر است. تغییر عادت در انسان ها 3 تا 5 سال طول می کشد. مثلا برای تغییر سبک زندگی باید آرام آرام در برنامه های تلویزیونی این گونه نشان داده شود که دید و بازدید ها دیگر به صورت گروهی برگزار نمی شود. و اگر قرار است چنین اتفاقاتی بیفتد در فضاهای باز انجام شود. آن هم نه به صورت گروهی بلکه مثلا چند ساعتی دو خانواده در کنار هم در فضای باز باشند. البته این تغییرات هم به فکر و هم به زمان بیشتری نیاز دارد. مثلا قبلا مردم حتما در خانه های خود بودند و سال را تحویل می کردند. اما الان در مکان هایی جمع می شوند که برنامه هایی را برای تحویل سال برای آنها آماده کرده است. یا افرادی که به حرم امام رضا برای تحویل سال می روند. پس می توان از طریق مسائل معنوی نیز تغییراتی را در سبک زندگی مردم ایجاد نمود.
یکی دیگر از مسائل مطرح در بحث کرونا شکستن تابوی روانی کرونا است که ما شدیدا با آن درگیر هستیم. شکستن تابوی کرونا به این معنی است که ما در یک دور همی شرکت می کنیم. در اینجا افراد کمتر پروتکل ها را رعایت می کنند. و بعد هم کسی دچار بیماری نمی شود. همین باعث شکسته شدن تابوی کرونا می شود و ماتصور می کنیم اگر در اینجا کسی مبتلا نشد دیگر خطری وجود ندارد. و من جسورتر می شوم و در مکان های دیگر هم شرکت می کنم.برای بررسی بیشتر تاثیر کرونا بر بهداشت روان باید تمام این مسائل را مد نظر قرار داد.
سلامت روان در دوران کرونا؛ تاثیر کرونا بر بهداشت روان
در بحث سلامت روان در دوران کرونا باید حتما به لحاظ رفتاری موقعیت هایی را ایجاد نمود. مثلا سال های متمادی در مورد بستن کمربند ایمنی خودرو تبلیغات زیادی انجام می شد اما مردم همچنان استقبال چندانی نمی کردند. یکی از مسائلی که بهداشت روان مردم را خدشه دار می کند دیدن فوتی های حادثه ها است. در نتیجه روی این موارد نباید زیاد تمرکز شود زیرا بعد از مدتی برای مردم عادی می شود. زمانی که شخصی عزیزی را از دست می دهد اتفاق بسیار دردناکی را تجربه می کند. اما زمانی که یک زلزله اتفاق می افتد و تعداد زیادی از عزیزان فوت می کنند دیگر به همان اندازه دردناک نیست. یعنی رنج دسته جمعی که ما دچار آن می شویم باعث می شود که موقعیت بسیار عادی تر شود تا رنجی که فقط یک فرد دچار آن می شود.
وقتی که فرد در تلویزیون افراد مبتلا و بستری در بیمارستان را می بیند با خود فکر می کند که آن افراد حتما جاهای خاصی رفته اند. به عنوان مثال وقتی که می شنود که او به مجلس عروسی رفته با خودش می گوید که خودش این کار را نمی کند. این ها تکنیک های شناختی هستند. یعنی هر چیزی که می شنویم فکر می کنیم و راهی برای آن پیدا می کنیم. اما تکنیک های رفتاری که ما را تا حدودی از عادی سازی نجات می دهد و در روند ما تغییر ایجاد می کند به عنوان مثال می تواند مثل جریمه های رانندگی برای نبستن کمربند است. که خود این امر باعث شد بستن کمر بند برای مردم به شکل عادت دربیاید بدون اینکه دیگر جریمه بشوند. درباره ی تاثیر کرونا بر بهداشت روان و سلامت روان در این دوران نیز باید به تکنیک های رفتاری توجه بیشتری نمود.
نقش تغییرات و تاثیر کرونا بر بهداشت روان
ایجاد تغییرات در شکل عادی زندگی، همواره با استرس و تنش همراه است. فشار روانی و بروز علائمی همچون اضطراب نیز از عوارض تنش های ایجاد شده توسط بیماری کرونا در جامعه می باشد. از آنجایی که بیماری حاصل از ویروس کرونا همچنان تا حد زیادی ناشناخته است، می تواند استرس مضاعف تری را به مردم وارد نماید. در نتیجه در طولانی مدت این بیماری می تواند مشکلاتی جدی را برای همه ی جوامع ایجاد نماید. بسیار شنیده اید که افراد با سابقه ی بیماری های زمینه ای و همچنین افسردگی و اضطراب در خطر بیشتری قرار دارند. خود این امر می تواند به نوبه ی خود اضطراب بیشتری نیز ایجاد کند. گاه وقتی فرد سابقه ی بیماری داشته باشد، بحران ها و فشار روانی همراه آن باعث میشود بیماری او دوباره عود کند.
شرایط جدید زندگی در ایام شیوع این بیماری همچون دورکاری و کار در خانه، بیکاری موقت، تحصیل کودکان در خانه و عدم تماس فیزیکی با سایر اعضای خانواده، و کمرنگ شدن ارتباط با دوستان نیاز به زمان زیادی برای سازگاری و هماهنگ شدن دارد. توانایی سازگاری در افراد مختلف متفاوت است. سازگاری با تغییراتی که در سبک زندگی اتفاق افتاده است تنش هایی را به دنبال خواهد داشت.در کنار همه ی این موارد داشتن استرس هایی از قبیل چگونگی کنترل ترس از ابتلا به ویروس و نگرانی در مورد ابتلای افراد نزدیک در خانواده و عزیزانی که آسیب پذیرتر هستند، برای همه ی ما چالش هایی را به همراه داشته است. تاثیر کرونا بر بهداشت روان انکارناپذیر است. زیرا تحمل و سازگاری با شرایط جدید تحمیل شده به علت کرونا، به ویژه برای افرادی که دارای مشکلات سلامت روان هستند دشوار تر است. اینکه قرار است زمان زیادی را در منزل بگذرانیم و بسیاری از فعالیت های خارج از منزل را نمی توانیم انجام دهیم می تواند برای آنها فشار بسیاری به همراه داشته باشد. به خصوص این شرایط برای کسانی که به کار تمام وقت و خارج از منزل عادت داشته اند، دشوارتر نیز می شود.
اما باید سعی کرد به این توفیق اجباری با دید دیگری نگاه نمود. یکی از این راه ها این است که سرگرمی های جدیدی پیدا کنید. یا می توانید این زمان را به فرصتی طلایی برای انجام کارهای عقب افتاده و یا حتی آغاز نمودن کارهای جدید تبدیل نمایید. برای کم کردن اضطراب سعی کنید در رابطه با بیماری کرونا به حدس و گمان ها و اطلاعاتی که اعتبار آنها تایید نشده است گوش ندهید؛ بلکه در جستجوی منابع موثق باشید. باید توجه نمود که شایعات و حدس و گمان ها، تنها اضطراب را افزایش می دهند.
هنگامی که در مورد بیماری کرونا اطلاعات معتبر و علمی داشته باشید، می توانید بیشتر کنترل احساسات خود را در دست بگیرید. کرونا و مشکلات جسمی، ترس از عواقب ابتلا به این بیماری، عدم دیدار عزیزان، نگرانی و ترس از ابتلای خانواده و قرنطینه شدن از عواملی هستند که فرد را دچار افسردگی می کنند. معمولا مبتلایان به کرونا بیش از سایر افراد پس از بهبودی دچار اینگونه آسیب های روانی می شوند.
جمع بندی
به عنوان نتیجه گیری می توان گفت ترساندن مردم تاثیر موقت دارد. مردم با چیزی که زیاد سر و کله می زنند آرام آرام نسبت به آن مقاوم می شوند. تکنیک های شناختی آن چنان تاثیر نخواهد داشت. برای ذهن تکنیک های شناختی زود عادی و خسته کننده می شود. یکی دیگر از چیزهای دیگر که باعث عادی سازی می شود تفریحات مردم است. تفریحات خیلی قدرتمند هستند و زندگی مردم را بسیار تحت الشعاع قرار می دهند. مورد دیگر سبک زندگی است که سبک زندگی را آرام آرام باید تغییر داد. تغییر در روند بهداشتی مردم نیازمند سه تا پنج سال زمان است. که در این سال ها باید بیشتر از تکنیک های رفتاری استفاده شود. اما تکنیک های شناختی هم در کنار آنها استفاده شود. شکسته شدن تابوها باعث می شود افراد جسورتر شوند و دیگر تری نداشته باشند. تاثیرات بین فردی بسیار مهم است و افراد بسیار از هم تاثیر می پذیرند.