
ویژگی های شخصيتى :
-
افسردگی :
افسردگى خلق متداول آنهاست. اين احساسات ممكن است منجر به اين شود كه روزها،فرد در رختخواب بسر برد و ذهنش به طور تأسف آورى به اشتباهات غير قابل جبران گذشته مشغول گردد. مرتبا مى گويند : « اگر اين چنین، اگر آنچنان، اگر طور ديگرى عمل میكردم، اگر يك فرصت ديگر داشتم، اگر من ارزشمند بودم باز هم مرا ترك می كردند؟ و … »
برخى از افراد اين تيپ تسليم افسردگى شده و براى مدتى طولانى منزوى میمانند. برخى ديگر از طريق فعاليت با
افسردگى مبارزه می كنند.
خلق این افراد به طور پیچیده ای تغییر می کند و هیچ چیز ثابت نیست،هر روز ممکن است خلقی متفاوت داشته باشند.
اینها وقتى نا اميد میشوند، بدترين چيزها را در نظر می گیرند : براى اين افراد دنيا، صحنه اى تئاترگونه است. حالات
خودكشى ونا اميدى هاى عميق به شكل دراماتيك در اين افراد ديده می شود.
گاهى افسردگى آنها بر اثر غمگينى ناشى از اتمام يك ارتباط اساسى و ارزشمند است.
گاهى خود را محدود و محصور خانه كرده،به درون خود می روند و حدى در اتاقى جداگانه میمانند و به تدريج تماس هاى بيرونى خود را كاهش مى دهند. احساس می كنند زندگی هيچگاه به بدى حالا نبوده است و معتقد می شوند كه شرايط تغيير نخواهد كرد. اگر افسردگى عميق شود فرد از فعاليت، حتى به خاطر خودش باز میماند و كم ديگران را رد می كند.
آنها به وقايع دردناك عشقى سالها قبل اشتغال ذهنى دارند و می گويند كه غم سنگين را به شادى هاى ديگران ترجيح میدهند. افسردگی این ها با غم و اندوه معمولی انسانها دیگر کاملا فرق دارد.احساس غم با احساس یکتا بودن و بزرگی غم های خود همراه است. افسردگى يک اتمسفر توام با افسوس شيرين ايجاد می كند، يک سوگوارى دائمى وجود دارد وبراى اين افراد توجه كردن به امور سازنده مشكل است.
چهارهاى نرمال می گويند،وقتى زندگی شروع به بد شدن می كند. خودكشى به ذهنشان می رسد. افراد اين تيپ هر قدر افسردگی شان بيشتر شود، خلاق تر می شوند.
-
نوسانات خلقی :
چهارها در دریاچه ای از احساسات زندگی می كنند و معمولا بين افسردگى و بيش فعالى در نوسان هستند. 3 نوع چهار وجود دارد:
- اساسا افسرده
- اساسا بيش فعال
- شناور بین این دو حالت
هر 3 نوع احساس میكنند كه آنچه در زندگى حياتى است،دور از دسترس است، اما تلاش آنها براى جستجوى آن با يكديگر متفاوت است.
چهارهاى افسرده تمايل دارند به درون ذهنيات خود رفته و معانى را جستجو كنند. تيپ هاى پهار بيش فعال در ظاهر
افسرده به نظر نمیرسند،خيلى زود عاشق میشوند و سعى می كنند معانى زندگى را در منابع خارجى، مشابه آنچه ديگران را خشنود می سازد،جستجو كنند. چهارهايى كه در نوسان بين افسردگى و بيش فعالى هستند،هيجاناتشان به طور كلى تغيير میكند،عشق به نفرت تبديل شده و هيجانات به بي تفاوتى مبدل می گردد.
چهارها در دو انتهاى واكنش هاى هيجانى زندگى می كنند. در يك طرف رنج بردن و در طرف ديگر رضايت كامل.
تجربياتى كه بين اين دو باشند، وجود ندارند.
-
گمشده
اين افراد به ياد دارند كه در كودكى ترك شده اند و در نتيجه، از احساس محروميت و فقدان، رنج برده اند، احساس درونی شان نيز بر ” عشق گمشده ” و ” عشق غير قابل دسترس ” متمركز است، تصويرى از خوشبختى كه فقط عشق می تواند ايجاد كند.
مقوله اصلى زندگى آنها ” فقدان ” و در نتيجه پایین آمدن اعتماد به نفس است. آنها با اين عقيده زندگی می کنند كه يك منبع اصلى عشق وجود داشته كه از وى گرفته شده است.
از آنجاييكه تاريخچه و سرنوشت آنها با ترك شدن همراه است،آنها در برابر فقدآنها واز دست دادن هاى اخير نيز برافروخته شده و احساس ترک شدگی می كنند كه در طول زندگى تكرار می شود.
يكى از خيالپردازى هاى شيرين آنها، زوجى است غمگين از عشق ازدست رفته با انتظارات رمانتيك از همسر ايده آل خود. اين احساس در آنها وجود دارد كه زمان حال فقط تمرينى است براى آينده،زمانى كه خود واقعى از طريق عشق بيدار می شود.
اين افراد احساس می كنند كه چيزى را در گذشته از دست داده اند و ديگران آنچه وى از دست داده است را دارند.
آنها با مسائل گذشته و با آنچه ظاهرا از دست رفته است اشتغال ذهنى دارند،همچنين با چيزها و افراد غايب يا از دست رفته اشتغال فكرى پيدا می كنند ، مثلا دوستى كه در يك مهمانى حضور ندارد !
فرد تيپ چهار منتظر است عشق بزرگ گمشده از راه برسد و او را آزاد كند. براى چهارها حسرت خوردن مهمتر از داشتن آن چیز است.

-
نارضايتى
چهارها معمولا عادت دارند كه آنچه در دسترس است يا به راحتى بدست می آيد را كنار بگذارند و وقتى آنچه سالها در انتظارش بوده اند فرا ميرسد، توجه شان متوجه چيزهايى ميشود كه از دست داده اند. از نظر آنها آنچه در دسترس است بى ارزش است،آنچه بدست آوردنش سخت است را می خواهند. آنها به ندرت در زمان حال زندگى می كنند و ذهنشان دائم در سفر به گذشته و آينده است.
می خواهند شغلى داشته باشند،وقتى به شغل مى رسند در انتظار مردى هستند، وقتى به مرد رسيدند می خواهند تنها باشند و هنگامى كه تنها می شوند دوباره شغل و مرد را می خواهند « سبزه از دور سبزتر است».
از چيزهايى كه بی استفاده مانده است و متوسط هستند،نفرت دارند. زندگى يكنواخت و كسل كننده بدترين چيز براى آنهاست.
چهارها در ابراز هيجانات و احساسات خود اغراق می كنند. وقتى از آنها سوال می كنيم كه حال شما چطوره ؟ ممكن
است بگويند : ” خوبم ” ولى فورا لحن خود را تغيير داده و می گویند: ” البته مشكلات زيادى داشتم و … “
-
حسادت
حسادت اين افراد بدين معنى است كه اعتقاد دارند،ديگران لذت می برند و از زندگى رضايت دارند ولى در مورد خودشان اينطور نيست. افراد اين تيپ ناخوداگاه كوشش می كنند تا محروميت را با تغيير صحنه از بين ببرند. مثلا با آرايشكردن يا پر كردن دور و بر خود با اشياء جالب. از طرفى رشك و حسادت آنها، انگيزه قوى براى آنها نيز به شمار می آيد و به آنها انرژى مى دهد.
-
ارتباطات
اگرچه ميل زيادى براى ايجاد صميميت با فرد ديگر دارند ولى يك صميميت واقعى،ترس از ترك شدن مجدد را در
آنها ايجاد می كند. چنانچه دوست يا شريكش در دسترس نباشد يا تهديد به ترك كند،يك بيمارى ناگهانى يا واكنش شديد پديد می آيد تا او را به سمت خويش بكشاند.
وقتى معلوم می شود كه صميميت نيازمند فداكارى است،می خواهند شريك خود را از خود دور كنند،او را مجبور مىكنند قبل از ايجاد چنين تعهداتى وى را ترك كند و نهايتا او را ملامت می كنند.
هل دادن و كشيدن : در ارتباطاتشان يك الگوى هل دادن و كشيدن وجود دارد. آنچه در دسترس است هل می دهند و آنچه به دست آوردنش سخت است را می خواهند.
تحريك پذيرى : يك تغيير يا اشتباه كوچك از سوى شريكش، تبديل به يك تحريك بزرگ می شود و اظهار ميدارد كه ” او اصلا سياست ندارد ” ، ” فهم موسيقى ندارد “،” چقدر بيخيال است كه مسواكش را در ليوان ميگذارد “و …
حساسيت به عدم توجه : افراد اين تيپ از عدم توجه اجتماعى آسيب می بينند. چنانچه روز تولدشان فراموش شود،منجر به نااميدى عميقى در آنها مى شود. يك تلفن كه دير شده باشد،احساس طرد شدن را به شكلى بسيار رمانتيك در آنها ایجاد میکند.
در تنهايى خودشان فكر می كنند كه : ” اگر فلانى مرا آزار دهد چه احساسى پیدا خواهم كرد ” يا ” اگر دوستم داشته
باشد چه احساسى خواهم داشت ” وتوجهى به اين ندارند كه در حال حاضر او چه احساسى نسبت به من دارد.
توجه به امور كوچك و منفى : در روابط صميمي ، خود را آماده ارتباط میسازند،اما با رسيدن به معشوق چيزهاى
ناچيز را بزرگ كرده و به امور و وجوه منفى وى توجه می كنند. ارتباطات وى بخاطر توجه به جنبه هاى منفى ممكن است بهم بخورد. ارتباطات وى وقتى حفظ ميشود كه نه خيلى نزديك و نه خیلی دور باشد،در ارتباط با جنس مخالف يا همجنسان خود رقابت می كند و هميشه نگران است مبادا كسى براى شريك جنسى اش جذابتر باشد.
اعتقاد دارند كه خود واقعى آنها وقتى حاصل خواهد شد كه دوست داشته شوند. اگر در جمعى توجه از او به سمت
ديگرى برود، خشمگين میشوند.
در جمع با اعتماد به نفس،در درون با احساسات حقارت : جمع هاى قابل پيشبينى يكنواخت براى اين افراد كسل
كننده است و تمايل دارند در جمعهاى ساكت يک موضوع عجيب و جالب مطرح كنند و سعى دارند سكوت را بشكنند. در جمع،با اعتماد به نفس حاضر می شوند ولى در درون آنها يك كودك با احساس خود كم بينى وجود دارد.
در ارتباطات خود و در كل، سوال زندگى آنها اين است كه ” راجع به من چگونه فكر میكنند ؟ ” ، ” آيا متوجه من
هستند ؟ “» ” آيا من جلب نظر ميكنم ؟”.
تيپ هاى چهار آزاد نشده می خواهند خود را اصيل و طبيعى نشان دهند ولى اين نما ساختگى است.
حساسيت نسبت به احساسات ديگران : حساسيت زيادى نسبت به دردها و احساسات ديگران دارند و در موقع بحرانى،
توانايى حمايت از ديگران را دارند، به احساسات ديگران پاسخ می دهند و به نيازهاى احساسى آنها توجه می كنند و توجه شان از احساسات خودشان منحرف می گردد.
شناخت سليقه و احساسات ديگران : خيلى زود در می يابند كه افراد ديگر چه سليقه اى و از چه كلاسى برخوردارند و چه كسى استعداد و نبوغ بهترى دارد.
در پى يك ارتباط عاطفى عميق : عاشق صحبتها و گفتگوهاى طولانى شبانه همراه با نوشيدن چاى و قهوه و … هستند. آنها بطور خاصى در اشتياق يك ارتباط احساسى ارضاءكننده هستند.
-
خشم
از ترك شدن و محروم شدن اغلب احساس خشم می كنند، نسبت به والدين طرد كننده خشم دارند و آنها را مقصر
می دانند. خشم آنها گاهى منجر به سرزنش هاى تيز می شود و در اين هنگام با كلام خود ديگران را تحقير میكنند.
خشم رمانتيك ها معمولا به درون ريخته شده و به صورت سرزنش خود در می آيد كه چرا اينقدر ارزشمند نيست كه شايسته دوست داشتن باشد. اين سرزنش ها منجر به اين می شود كه احساس بی پناهى كرده و براى مدتى كارى انجام ندهد.
تمايل به نيش زدن : تمايل به نيش زدن و شوخی هاى آزار دهنده دارند كه نشانگر خشم درونى آنهاست. آنها واكنشهاى هيجانى شديدى از خود نشان می دهند و معمولا جدى به نظر مى رسند.
-
توجه به خود
نياز به بی مانند بودن : نياز شديدى دارند كه بی مانند باشند و بطور عجيبى متفاوت از ديگران باشند. خود را فراتر از
قانون يا عرف می دانند و تمايلى براى شكستن قواعد اجتماعى دارند.
توجه به زیبایی : به جذابیت خود اهمیت زیادی می دهند.تلاش میکنند که از نظر زیبایی،جذاب و مورد توجه و خاص باشند و در هماهنگى لباس هوس انگيزند. در لباس پوشيدن هماهنگى خاصى دارند ولى ادعا می كنند تصادفى بوده و یا آنچه دم دست بوده پوشيده اند. وقتى در آينه نگاه می کنند ممكن است هر بار احساس متفاوتى داشته باشند. گاهى اندام خود را نافرم ببينند. اغلب اين افراد رژیم غذايى خاصى دارند مانند گياه خوارى و …
ولخرج و پرهزينه : افرادى فوق العاده ولخرج و پرهزينه هستند. سليقه هاى خاص دارند. از بوتيك هايى خريد می كنند كه لباس هاى تک و منحصر به فرد دارند. حاضرند بميرند ولى از فروشگاه هاى زنجيره اى لباس نخرند ! از جيزهايى كه عامه پسند و معمولى باشند، پرهيز می کنند.
-
حس زيبايى شناختى
حس زیبایی شناختی بالایی دارند و از این رو ممکن است به تناسب اندام و زیبایی خود اهمیت دهند تا حدی که ممکن است از این جهت دچار اختلالات روانی شوند.
افراد تيپ چهار تمام توانايى خود را در اين راه به كار می برند كه در دنياى اطراف خود حس زيبايى و هارمونى را پیدا كنند. آنها بسيار حساسند و غالبا استعدادهاى هنرى دارند واحساسات خود را در هنر خود، رقص، موسيقى ، نقاشى ، تثاتر و ادبيات بيان می كنند.
هر جيزى كه رنگى داشته باشد براى آنها جذاب است.
آنها احساساتشان را مستقيم نمی گویند و سمبل ها و رويا ها به آنها كمك می كند تا خودشان را بيان كنند.
امور تاريك و ممنوع ، هميشه برايشان جذابيتى خاص دارد.
دوستداران حيوانات هستند.
افراد با نفوذ و پرقدرت و توانا،مورد تقديس واحترام افراد اين تيپ هستند.
به دنبال چيزهايى هستند كه خلاقيت بطليد.
نسبت به تغيير بيشتر از ساير تيپ های شخصيتى مقاومت می كنند.
وابستگى زيادى به امور خاص زندگى نظير تولد، سكس، ترك شدن، مرگ و اتفاقات طوفان گونه و تحولى دارند
-
محيط هاى جذاب
اين افراد اغلب دوشغل دارند ، يك شغل براى پول و شغل ديگر براى خودشان. آنها جذب محيط هايى می شوند كه مستلزم نظم بدنى و معيارهاى خاصى براى هماهنگى باشد. در ميان رقاصان،نوازندگان، مانكن ها، مدلهاى مجله و دكوراتورهاى داخلى مى توان چهارهاى زيادى پیدا كرد.
- كارگاه های هنرى،عتيقه جات و فروشگاه هاى با اجناس عالى و منحصر به فرد
- بسیاری از افراد این تیپ ممکن است جذب هنر شوند
-
محيط هاى غير جذاب
شغلهاى مادى و جسمى، وضعيت هاى معمولی، كارهاى خدماتى بى نام و نشان.
-
تاريخچه خانوادگى :
موضوع اصلى دوران كودكى اين افراد، فقدان است و احساس ترک شدن توسط فردى مهم در اوايل زندگى. برخى از اين افراد با ترك هاى واقعى روبرو بوده اند، مانند طلاق و یا جدايى والدين، مهاجرت، تولد يك بچه ى ديگر.
برخى ديگر از افراد تيپ چهار، در خانواده هاى غصه دار متولد شده اند و تولدشان همزمان با بدبختی هاى خانواده بوده است. برخى ديگر كسانى هستند كه يكى از والدين آنها مرتبا می رفته و می آمده و يا بطور متناوب مهربان وخشن بوده است وكودك به قولى با محبت و عشق مواجه میشده و سپس خشم را مشاهده می كرده است.
اين افراد اغلب در كودكى اين تجربه را داشته اند كه زمان حال، غير قابل تحمل و بی معنى است و بسيارى از اوقات اين حس با يك تجربه درد آور ارتباط دارد.
در زندگى اين افراد معمولا الگوهاى مثبتى وجود نداشته و به همين دليل كودکى شروع به جستجو براى شناسايى دنياى درون خود كرده است. او همواره منتظر بوده تا روزى آن عشق بزرگ از راه برسد.
عدم دریافت عشق،باعث بروز خشمی عمیق در این افراد شده است و این خشم را علیه خود بکار می برد.او همیشه معتقد بوده كه به دليلى،خودش مقصر بوده است و بنابراين “بد” است.
-
چهارهاى مشهور :
تعداد زيادى از هنرپيشه ها .